ما دل شدگان خسرو شیرین پناهیم
ما کشته آن مه رخ خورشید کلاهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما
در این سر بی سامان غمهای جهان با ما
با ساز و نی با جام می با یاد وی
شوری دیگر اندازیم در میکده جان
شوری دیگر اندازیم در میکده جان
جمع مستان غزل خوانیم همه مستان
سر اندازیم سر اندازیم سرافرازیم
جز این هنر ندانیم که هر چه می توانیم
جز این هنر ندانیم که هر چه می توانیم
غم از دلها بر اندازیم بر اندازیم
ما دل شدگان خسرو شیرین پناهیم
ما از دو جهان غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شور نهان با ما تاب و تب جان با ما
در این سر بی سامان غمهای جهان با ما