Music Video

Binazir
Watch {trackName} music video by {artistName}

Featured In

Credits

PERFORMING ARTISTS
Mohsen Namjoo
Mohsen Namjoo
Performer
COMPOSITION & LYRICS
Mohsen Namjoo
Mohsen Namjoo
Songwriter

Lyrics

شعر بی نظیر دو درازکشنده مالامال راحت طلب خوش گفت ما دو درازکشندگان بودیم در آن لحظه با زیرشلوار و جین خشک که سخت فرو می بارید بر ما آسمانی که نبود از برای بی ریشگیمان و چشمانش را باز کرده بود، مبهوت آسمان و من چشمانم را بسته بود او (بمال!) (بمالامالم کن) (بمالامالم کن) گفت که این دست که می سایی دم شیر است و شیر طغیان می کند گاهی و پنجولک بر پشتت می خشنکد و من چشمانم را بسته بود او (بمال!) (بمالامال شویم تا دوتاییم) بودم چشم بسته دسته دسته مویم را خرمن می کرد وجین شده و جین درآورده و آب را ول داده روی زمین بود او که نرمِ سرش را سفتِ سفتِ سفت می فشراندیم می فشراندیم راندیم راندیممان خود خویشمان را از هر جایگاه که تاریک باشد و من نبینم که نمی دیدم و من چشمانم را بسته بود او (بمال!) (بمال و بیاماییم) (بمال!) سرش را سفت کردم که پنجره انگار کوتاه شد و هیچ کس ما را ندید نمی دانم نمی دیدم در پنجره سرش که آن دراپه ها کوتاه شده بود انگارکی بلند بود گاهی و من نمی دانم درست که من چشمانم را، دستانم را بسته بود او ماهارسنزو! ماهارسنزو! زو زو زو زو زود باش زود باش! چه کنم؟ آه آه بمال بمال! آه و اوه آه و اوه می کرد و من سرش سفت در دستم که چه می خواهی که من چشمانم را بسته ای تو اینجایم که نمی شنید و بر حلقه در گوشم دق الباب می کرد و من چشمانم را باز نمی کوهی ساختیم زیر آنچه رویمان می آمد پتو نامی و رام حلقه هایی دنده به دنده رو به رویش گذاشتیم یکدیگر را هی فشراندیم هی فشراندیم راندیم و من نمی دانم کوه ها کنار کی رفتند و غارهایشان مانده که باشیممان در آن و تاریک بود و من نمی دیدم که من چشمانم را بسته بود او کمی رانده بودیم، دیم، دیم و ول کر، دیم و کردم ول من مالامالیدنم را سرش را آورد و نرمالالنده بر صورتم نرمالنده مالید از بناگوش تا گوش بناشده با یکی گوشواره که آویخته بودم من برایش از این سر سیتی به آن سر سیتی و سوت و سوت صورتم را جاروی موهایش زنان و دست بر منِ زاراشده آه و اوه آی، آی که من نمی دیدم درد صورت خویش را که من چشمانم را بسته بود او (های!) (راحتی؟) (راحتی؟) می خواهی یک دری شومنده دریایی شوم و تو در هر دریا که خواستی سد شوم و آب پیر شود ساخته و شنا کنی که شنا کرد و بر آب من چنگولک کشید بر پشتم چهارچنگاله چنگ زد و چینگ چینگ با ناخن هایش و آه و اوه می شنیدم و نمی دیدمش من که من چشمانم را بسته بود او گفتم سرخ روی که دیده بودمش یک لحظه دو چشم گشوده دو پایش را حالا من بر سد او شناور و آه و اوه کنان لب آب من می آمد و من دستم به زیر هزار پرده مُشکین مالیدم و مالامال شدیم که مِشکین بود و نمی دیدم که من چشمانم را بسته بود او (مایلی؟ بمال) (مایلی؟ بمال) (بمال) راحتی؟ راحتی؟ که گفت آری عزیز زبر زده موی با دم شیربازی کن بی نظیر شناینده بر این دم که با آن بازی می کنی که من طغیان می کنم گاهی و طوفانی می شود آبت طوفانی شد و من در آن دریا اسب می راندم و شلاقم یخ زدگی بود دستم را که بر گلویش جارو می دادم و هی چه می خواستی از من؟ چه می خواستی از من؟ راحتی؟ راحتی؟ آخ صبر کن لبانت فرصتی نیس، لبانت بم، بما لبالب می شوم هی بم ب که سفت دارد بالا می آورد کوچیکۀ هر راحت بالا پایین بما زبانت کو؟ لبانت کو؟ آه، اوه، آه، اوه کو کو کوکاغ کوکاغ کوکاغ کوکاغ چینا چیرا مینا کوکاغ چیرا مینا چیرا مینا مینا، مینا مینای من لبانت مینای من، لبانت آخ یافتم راحتی؟ یافتم راحتی؟ راحتم یافتم راحتم یافتم راحتم یافتم، یافتم، یافتم راحوفت دماسنج اگر بگذاری که می ترکد آب تمام جهان پشتم را که بنگر چهارپنجولی کرده ای شده است از تو وای بویی گرفته ام من که چشمانم را بسته بودیدا بازش کردمشت بازکردنی را باز کنم؟ باز کنم؟ آ ها ها ها و خندیدیم دوتایی درازکشنده که گفت ما دو دراز سیگار کشنده گانیم و هر هر هر هر دست یکدیگر را خوانده ایم آوازخانا گوجو رِها رو سینه را هفت آب و شو از کینه را بیا فیتیله را بگذار که تا کربلا و قدس برویم همینطوری هرهرکنان و زرزر چرندگویان بی نظیریم ما می محسن عزیز اگر بال بال می زنم از همین حالا چشم بسته در شهر که چشمانم بودمی بودی دا، دو، دا دالی! دالی! دالی!
Writer(s): Mohsen Namjoo Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out