Hichi Namoond Azam

بازم مثل همیشه است، من این روزا رو دیدم یه روز خوبی، یه روز بد، از دستت بریدم همه کندن یه تیکه، بیا تهشم بکن بازم بنداز پای من، دیگه بدتر نمیشم دیگه بدتر نمیشم هر چی بدی پای من بی حس شدم هر چی خواستی کندی از من هیچی نموند ازم هیچی نموند ازم هیچی نموند جز همین یه تیکه که آخرم گرفتی، شدم بازیچه دست تو میدونستم بری میوفتی جلوی پاهام منم شدم اسیر تو اسیر تو هر چی بدی پای من بی حس شدم هر چی خواستی کندی از من هیچی نموند ازم (هیچی نموند ازم) (هیچی نموند ازم) (هیچی نموند ازم) (هیچی نموند ازم) (هیچی نموند ازم) (هیچی نموند ازم) انگار دستام بسته ان از فکرای بی خود خسته ام نمی کشم نمی بینی انگار که می کنی از تنم تو هر بار یه تیکه ای این بار تو جاش بذار منم که دستام بسته ان (هر چی بدی پای من) هر چی بدی پای من هر چی خوبیه مال تو اگه چیزی مونده از من تو بردار برو تو بردار برو تو بردار برو (خوبیا مال تو) تو بردار برو (همه چی مال تو) تو بردار برو