Lyrics

زهی باغ، زهی باغ، که بشکفت ز بالا زهی قدر و زهی بدر، تبارک و تعالا زهی فر، زهی نور، زهی شر، زهی شور زهی گوهر منثور، زهی پُشت و تولا زهی مُلک، زهی مال، زهی قال، زهی حال زهی پر و زهی بال، بر افلاک تجلی چه ذوالنون، چه مجنون، چه لیلی چه لیلا چه سلطان و چه خاقان، چه والی و چه والا چو بیواسطه جبار بپرورد جهان را چه ناقوس، چه ناموس، چه اهلا و چه سهلا گر اجزای زمینی وگر روح امینی چو آن حال ببینی بگو جل جلالا گر افلاک نباشد به خدا باک نباشد دل غمناک نباشد مکن بانگ و علالا فروپوش، فروپوش، نه بخروش، نه بفروش تویی باده ی مدهوش به یک لحظه بپالا خمُش باش خمُش باش در این مجمع اوباش مگو فاش مگو فاش ز مولی و ز مولا
Writer(s): Jano Baghoumian Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out