Lyrics

توی غربت بال و پربسته شدم خودم ازدست خودم خسته شدم روح سرگشته من دربند تشنه دامنه الونده دیگه می خوام پرهام باز کنم بال و پرگیرم و پرواز کنم تا میان همه یاران قدیم سازمو با همه دم ساز کنم من که یک عمر پر و بالم بود آفتاب آئینه حالم بود توی غربت دل من غمگین غم غربت به خداسنگین بال و پر گیرم و پرواز کنم نغمه زندگی آغاز کنم بانو ای دل سوزه دل ساز سر کنم با دل و جان این آواز که توای خاک گوهر بار وطن سند هستی ادوار کهن شوروسرمستیم ازبادة توست همةهستی من زادة توست شوروسرمستیم ازبادة توست همةهستی من زادة توست توی غربت بال و پر بسته شدم خودم از دست خودم خسته شدم روح سرگشتة من دربنده تشنة دامنة الونده بال و پرگیرم و پرواز کنم نغمة زندگی آغاز کنم با نوای دل سوزه دل ساز سر کنم با دل و جان این آواز که تو ای خاک گوهر بار وطن سند هستی ادوار کهن شور و سر مستیم از بادة توست همةهستی من زادة توست شور و سر مستیم از بادة توست همةهستی من زادة توست شور و سر مستی من بادة توست همة هستی من زادة توست شور و سر مستیم از بادة توست همة هستی من زادة توست
Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out