Lyrics

خون جگرم خوردی وز خویش نترسیدی خون جگرم خوردی وز خویش نترسیدی آخر چه کنی جان گر بر جگرت افتد گر تو همه سیمرغی از آه دلم می ترس گر تو همه سیمرغی از آه دلم می ترس آتش ز دلم ناگه بر بال و پَرَت اُفتد گر عاشق رویَت را سرگشته همی خواهی
Writer(s): Alireza Ghorbani, Saman Samimi Lyrics powered by www.musixmatch.com
instagramSharePathic_arrow_out